Wednesday 13 April 2011

رضا پهلوی

خیلی درناک هست برای کسانی که ایران را یا ارث پدریاشان میدانند و یا دنبال غنایم جنگی انقلاب سال 57 هستند وقتی شاهزاده رضا پهلوی میگوید که در فردای آزادی نوع حکومت ایران بر مبنای رای مردم باشد

اگر بزرگان احزاب برای منافع خود نمی توانند با هم کنار بیایند، هر یک از ما که جزو گروه و سازمان خاصی نیستیم با هم متحد شویم

اینکه اشتباهات گذشته را به گردن یکدیگر بیندازیم، و دنبال انتقام کشی باشیم دور باطلی هست که فقط جمهوری اسلامی و سایر کشورها که ثروتهای ما را چپاول می نمایند سود میبرد

چه بخواهیم و چه نخواهیم، تکثر عقاید در ایران زیاد است، بستگی به آن دارد که ما چه کتابهای مطالعه کردیم و تحت تاثیر کدام جناح یا گروه سیاسی بوده ایم
فرقی ندارد
اگر به آزادی ایران فکر میکنیم و اعتقاد به یک حکومت بر مبنای دموکراسی ، سکولار و حقوق بشر داریم، بیایید با هم متحد شویم

باور دارم تا ما ایران را نابود نکنیم از انتقام کشی دست بر نمیداریم

Monday 11 April 2011

معاون مدیرعامل شرکت ملی گاز: یا پول گاز را میدهید و ما می مانیم و شما را سرکوب میکنیم و میکشیم یا نمی دهید و ما سرنگون میشویم

درست مثال همان کسی است که میخواست بد بختی را بکشد
دید چاقو نیاورده، به آن بدبخت گفت من چاقوم را یادم رفت بیارم، یک دایره دور تو میکشم، اگر بگردیم ببینم پاتو از خط آنورتر گذاشتی، میگشمت

آن کس بر میگردد و میبیند که آن بدبخت از ترس همان جا نشسته

یادت هست وقتی شعار مرگ بر دیکتاتور میدادیم، از هم نمیپرسیدیم از چه گروهی هستم؟!؟

از صمیم قلب و با گریه مینویسم
دو سال پیش، بعد از اعلام نتایج ریاست جمهوری، روز شنبه در تهران بعضی از مردم در اعتراض به نتایج انتخابات به خیابان ها آمدند
به من ربطی نداشت چون من به هیچکدام رای ندادم، اما سه شنبه هان هفته تعدادی از هم میهنانم را در میدان آزادی کشتند
روز پنج شنبه در میدان توپ خانه برای تحسن شرکت کردم ، بخاطر اینکه بایست به حکومت آخوندی نشان میدادم که تا زمانی که درگیری لفظی بین 2 کاندید هست، به من که رای ندادم ربطی ندارد. اما در برابر قتل هم میهنانم نمی توانستم ساکت بنشینم

در روز جمعه همان هفته، آقای خامنه ای در نماز جمعه تحدید کرد که اگر به خیابان ها بیایید، کشته میشوید

اینجا بود که دیگر مورد موسوی و کروبی و احمدی نژاد نبود. دیکتاتور بود که مستقیم تحدید میکرد اگر بیرون بیایید کشته میشوید
میدانستم که روز شنبه خونینی در پیش است، از صبح ساعت 5 صبح بیدار بودم و برای خودم گریه میکردم. چون فکر میکردم که کشته میشوم. با گریه وصیت نامه ام را به دوستم در آمریکا ایمیل کردم

یک ایمل هم به دبیرخانه شاهزاده فرستادم که تو رو خدا از ما در جوامع بین ملل حمایت کن و اگر من مردم گروه خواصی نگوید که طرفدار کروبی یا موسوی بود. من عاشق هم میهنانم بودم و طرفدار شاهزاده رضا پهلوی

من طرفدار موسوی نبودم، اما بایست کنار سایر هم میهنانم بودم، نمی تونستم تنها شون بگذارم یا خودم رو گول بزنم که من مبارزه اینترنتی میکنم. همانطور که ندا نتوانست و با این حال که طرفدار موسوی نبود ولی برای مردم آمد، او برای ما آمد

وقتی شعار مرگ بر دیکتاتور میدادیم کسی از من نمی پرسید که چه مرام و مسلکی دارم، آن زمان همه ما به ایران فکر میکردیم و دست همیدگر را میفشردیم. من شخصا با گروه مجاهدین موافق نیستم، اما اون زمان در خیابان واقعا برایم مهم نبود که ایرانی کنار من کیست، تا الان چه کتابهای خوانده یا تحت تاثیر کدام گروه سیاسی بوده است. او آزادی خواه بود و من از صمیم قلب دست به دست او داده بودم

در آخر اینکه بیایید با هر مرام و مسلک و گروهی که هستیم، اگر مبنای آزادی و دموکراسی بر مبنای حقوق بشر در سر داریم و حکومت سکولار بیایید متحد شویم

اگر گروهای سیاسی ارث پدرشان را از ایران بی جان نمیخواند ( سلطنت طلب ها) و گروهای دیگر غنایم جنگی خود را ازانقلاب 57 نمی خواهند( جبهه ملی مصدقی ها و مجاهدین) بیایند و با هم اتحاد کنند. تحت هر نامی با هم اتحاد کنند

اگر بزرگان سیاسی نمیتوانند بابت منافع گروهی و شخصی با هم اتحاد کنند، هر یک از ایرانیان به خاطر ایران با هم متحد شوند. بیاید این از بحث تاریخی معاصر که دور باطلی هست جلوگیری کنیم و دست یکدیگر را برای آزادی ایران بفشاریم

و نوع حکومت آینده را به رای مردم واگذاریم

جاوید ایران